عشق،عطش جستجو برای نیمه گمشده وجود است.
زیرا انسان هم به لحاظ صفات و ماهیت نصفه ونیمه است وهم به لحاظ صورت و جمال.
و نیمه گمشده اش بر حسب ظاهر همان جنس مخالف است ولی افسوس که بدست نمی آید
وبلکه این رابطه فقط بر شدت این عطش و احساس گمشدگی می افزاید
تا آدمی بطور جدی تر به جستجوی نیمه گمشده اش برآید.
ولی این نیمه در برون از او نیست ،بلکه در درون اوست ،در دل اوست.
و آیا می دانید که او کیست؟
همان کسی است که عاشق است در دل تو.
و تو بجای روی نمودن به او و وصال با او به بازار می روی تا در بیرون برایش معشوقی بیابی.
در حالیکه او تو را صدا می زند و تو را می خواهد و عاشق خود توست و نه دیگران.
او خدای توست که بر صراط در انتظار وصال توست و تو او را به بیگانگان می دهی
و به دریوزه گی و پرستش اشقیاء می کشانی و لذا از تو انتقام می ستاند
و چه بسا درب دل را به روی تو می بندد و از تو قهر می کند و می رود.
و اینست که دلت سنگ و شقی می شود….
منبع :کتاب شطحیات،صفحه 6-اثر عارف واصل: استاد علی اکبر خانجانی