فلسفۀ علم از منظر معرفت اسلامی
کتاب ” علم ، فلسفه ، عرفان ، هرمنوتیک”
(از منظرمعرفت شیعی)
مؤلف : استاد علی اکبر خانجانی
تاریخ تألیف : 1385
تعداد صفحه : 43
برای دانلود کتاب “علم، فلسفه ، عرفان ، هرمنوتیک” اثر استاد خانجانی کلیک کنید.
به نام خدا
« فلسفۀ علم از منظر معرفت اسلامی »
انسان هیچگاه نتوانست فقط به ارضای غرایز محدود خویش بسنده کند زیرا ذاتاً حیوانی بسیار شدید و حریص بود . همین نیروی شدید او را واداشت تا به خود و جهان هستی و ابدیّت آن و لذا به وجود خالق جهان بیندیشد . این نیروی شدید ایجاد کنندۀ دانش بود .
در احادیث اسلامی می خوانیم که خداوند به عشق شناساندن خود این جهان را خلق فرمود و انسان را به این امر ویژه مأمور ساخت . و در قرآن کریم نیز می خوانیم که خداوند ، انسان را فقط به قصد پرستش خود خلق نمود . و طبعاً پرستش چیزی مستلزم شناخت آن چیز است و لذا امر پرستش معلول معرفت است و درست به همین دلیل طبق روایات اسلامی ، خداوند عبادات جاهلان را نمی پذیرد .
نیازهای شدید و بی انتهای بشر از یک سو و محدودیت حیات خاکی اش از سوی دیگر و آگاهی او بر این محدودیّت و مسئلۀ مرگ ، او را بسوی تفکّر و علم کشانید . و این تلاش ذاتی برای رسیدن به آرزوهای بزرگ و حیات جاوید تلقّی می شود که علوم و فلسفه ها و معنویّت بشری معلول چنین وضعی در بشر محسوب می شود . او نمی دانست که علم چیست . علم بتدریج از وی آشکار شد و اکثراً همچون مولود ناخلفی بود که او را به شگفت می انداخت و گاه با آن بازی می کرد و گاه بواسطۀ آن به برکات بزرگ می رسید و گاه بواسطۀ آن هلاک می شد . بقول نیچه گوئی که موشی بناگاه کوهی زائیده بود .
این واضح است که علم و معارف بشری تماماً ذاتی متافیزیکی دارند و وارده هائی از عالم غیب می باشند به همین دلیل همۀ مکاشفات بنیادی در علوم بواسطۀ الهامات آنی حاصل شده اند . شرح حال بسیاری از این مکاشفات را در نوابغی چون نیوتون و بوعلی شاهد بوده ایم .
بنابراین علوم و کلاً اندیشه های بکر از جنس الهام و وحی و اشراق می باشند در درجات گوناگون و از منابع گوناگون غیبی . همانطور که در قرآن کریم شاهد وحی شیاطین و اجنّه هم به انسانها هستیم . هر چند که در نگاهی عمیق تر همۀ بروزات رفتاری بشر و کلّ مخلوقات جهان حاصل وحی است و بدین طریق است که خداوند را فاعل اصلی می یابیم و کلّ مخلوقات او را مجرای فعل او درک می کنیم و گاه در مقام مفعول محض . در اینجا منظور کلام بررسی پدیدۀ جبر و اختیار نیست بلکه بررسی ماهیّت علم است ….