عنوان کتاب : من – تو – او 

جان – جامعه – خدا

 مؤلف : استاد علی اکبر خانجانی

تاریخ تألیف :1381

تعداد صفحه:61

برای دانلود کتاب من،تو،او اثر استاد علی اکبر خانجانی کلیک کنید.

دانلود کتاب صوتی من،تو،او اثر استاد علی اکبر خانجانی:

-42کتاب صوتی (1) من- تو- او (جان_جامعه_خدا) – ۱۳۸۱
42- کتاب صوتی (2) من- تو- او )جان_جامعه_خدا) – ۱۳۸۱
42- کتاب صوتی (3) من- تو- او )جان_جامعه_خدا) – ۱۳۸۱
42- کتاب صوتی (4) من- تو- او)جان_جامعه_خدا) – ۱۳۸۱
42- کتاب صوتی (5) من- تو- او (جان_جامعه_خدا) – ۱۳۸۱
42- کتاب صوتی (6) من- تو- او (جان_جامعه_خدا) – ۱۳۸۱
42- کتاب صوتی (7) من- تو- او (جان_جامعه_خدا) – ۱۳۸۱
42- کتاب صوتی (8) من- تو- او(جان_جامعه_خدا) – ۱۳۸۱
42- کتاب صوتی (9) من- تو- او (جان_جامعه_خدا) – ۱۳۸۱

***

فھرست مطالب
دفتر اول : حکمت جان “من”
حق جان
جلوه ھای جان
دفتر دوم : حکمت جامعه “تو”
دفتر سوم : حکمت حق “او”
راز مگو

کلام الله

زمان
خشوع
مصاحبه
شیطان
قدرت
راستی
اطاعت
اختیار
ایمان
معیشت
ایثار
علم
آخر الزمان
جنگ
گناه
خود – شناسی
کمال
حکومت
جامع الاسرار

1 -«حقّ جان»

1 – نفس کشیدن یعنی «جانداری» تنها واقعیّتی است که هیچ علّت و دلیلی ندارد و لذا همه عواقب و آثار و حوادث مربوط به آن هم مطلقاً نمی تواند دلیلی داشته باشد . پس همه فلسفه های زندگی و شعبات آن و در واقع هر فلسفه ای دربارۀ انسان باطل است و هجو و بی ریشه و فریب است و لذا همه به اصطلاح «علوم انسانی» ماهیتاً اینگونه اند .

2 – بی علّتی تنها دلیل واقعی و معقول است .

3 – «چرا نفس می کشی ؟» : اگر این سئوال پاسخی داشته باشد هر سئوال دیگری هم می تواند پاسخی داشته باشد .

4 – جنون همان اندیشۀ علیّتی است .

5 – «خدا» همان بی علّتی است و لذا همه اندیشه های علیّتی ذاتاً کافرانه است .

6 – زیستن بی علّت نیست که لاابالیگری می آورد بلکه ورشکستگی ِ عملی ِ اندیشۀ علیّتی است که لاابالیگری می آورد که انتقام جوئی از علّت پرستی است .

7 – چون انسان تسلیم بی علیّتی نمی شود زورگو و ظالم می شود .

8 – «هستم آنچه که هستم » : این است تنها علّت ِ بودن .

9 – آنانکه عداوت بیشتری با حیات و هستی دارند بیشتر محتاج فلسفه و علّت برای هر چیزی هستند . و این همان کفر است که جنّ جان را به جنون می کشاند و جانی می کند .

10 – آل کاپون فیلسوف بزرگ و پراگماتیستی بود که فلسفه اش را به دست خودش عملی ساخت و لذا بدنام گردید و جانی شناخته شد ولی سن اگوستین فلسفه اش را به دست دیگران اجرا نمود . وصدها نفر را زنده زنده سوزانید و لذا قدیّس لقب گرفت.

5/5 - (2 امتیاز)

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *