عنوان کتاب: مادیت آدمی
The matterness of Man
مؤلف: استاد علی اکبر خانجانی
تاریخ تألیف: ۱۳۷۶ ه.ش
تعداد صفحه: ۳۳
فهرست مطالب
١ -مادیت آدمی
٢ خدا و مادّه
٣ خود و مادّه
۴ گزارشی از آخرین وضعیّت بشر
۵ گزارشھایی از برزخ
۶ خصلتھا،سلیقه ھا و نق ھا
٧ معرفت بر معرفت نفس
٨ در وادی رضا
٩ شاھد و مشھود
١٠ مادّه و رنج
١١ مادّه و حافظه
١٢ مادّه و صورت
١٣ مادّه و قلم
١۴ واحد و کثیر

برای دانلود رایگان کتاب مادّیت آدمی اثر استاد علی اکبر خانجانی کلیک کنید

دانلود رایگان کتاب صوتی مادّیت آدمی

۱۴ -کتاب صوتی(۱) مادیت آدمی THE MATTERNESS OF MAN) ۱۳۷۶)

۱۴ -کتاب صوتی(۲) مادیت آدمی THE MATTERNESS OF MAN) ۱۳۷۶)

۱۴ -کتاب صوتی(۳) مادیت آدمی THE MATTERNESS OF MAN) ۱۳۷۶)

۱۴ -کتاب صوتی(۴) مادیت آدمی THE MATTERNESS OF MAN) ۱۳۷۶)

اندیشۀ مرگ، معرفت بر مرگ

1ـ اندیشۀ مرگ افکار واعمال آدمی را لطیفتر می کند زیرابوی آخرت  وطعم نیستی چون در دنیا وتن و جان آید آن رابسوی حلالیّت ورقّت میکشاند وبهترقابل هضم می نماید.

اصلا ً موتور حرکت وجریان حیات تماما ً مرگ است وکانون هستی هم نیستی است.مرگ ونیستی درجوهر حیات وهستی آدمی خواه ناخواه سرشته است وهمین است که حیات وهستی را مقدور می سازد ولی برای آدمی این حد کافی نیست و معرفت و آگاهی مستمر وفزاینده دربارۀمرگ ونیستی است که پدیدآورنده وتعالی دهنده حقیقت انسانی حیات وهستی است.

تفکّر دربارۀ نیستی ، مادیّت را برای انسان تبدیل به انسانیّت می کند ولایق وقابل هضم  می نماید .مادیّت انسانی حاصل معرفت بر عدم است وحیات انسانی حاصل تفکّر ومعرفت بر مرگ است.
آنکه از چنین تفکّر ومعرفتی دوری می جوید ازحیات وهستی خاصّ انسانی بهره ای ندارد وحیات ومادّه وجود برایش سراسر غل وزنجیر وزندان وخفقان است ودر مادیّت محض فرو می رود واین همان تباهی است و تجربۀنابودی است وسراسر عذاب است.

پس معرفت بر مرگ ونیستی موجب رهائی از مرگ ونیستی است .هیچ رهائی جز از طریق معرفت میسّر نیست.مادّه چون تبدیل به معرفت می شود از عدمیّت رها شده وبه وجود می آید.واین است که اعمال وافکار غیر معرفتی انسان همگی اورابه تجربه مرگ ونیستی می کشاند وهمین تجربه که سراسرعذاب است اگراو را به تفکّر در وادی معرفت بر مادّه نکشاند حتما ً اوراتباه وهلاک می سازد.

معرفت برای معرفت

2ـ معرفت یافتن دربارۀ چیزی حاصل خیالبافی وتجزیه وتحلیل وقضاوت دربارۀ آن چیز نیست وحاصل کالبد شکافی وسنجش فیزیکی ومکانیکی آن چیز هم نیست وحاصل خواص وکاربرد های آن چیز هم نیست وحاصل تلفیق وترکیب آن چیز با چیزهای دیگر هم نیست .
اینها معرفت نیست بلکه  فن است وبه قصد تصرّف پدید می آید ولی نهایتاً این خود آدمی است که به مصرف آن چیز می رسد.

معرفت برچیزی حاصل نمی آید مگر اینکه نیّت تصرّف از میان برود وشناخت بخودی خود برای انسان اهمیّتی به سزا وکافی یافته باشد وشوق وعشق به معرفت موجود باشد.

در این صورت آن چیز به تدریج خودش را به اهل معرفت معرّفی می کند ومی شناساند .«معرفت برای معرفت» هرگزماهیّتی نیهیلیستی وآبستره نمی تواند داشته باشدبلکه «معرفت برای غیر»است که خواه ناخواه به عبث می گراید.همانطور که دانش های جدید همگی به همین وضع دچار شده اند ونهایتاً انسان را به تصرّف چیزها در آورده اند.تسخیر شد گی انسان به واسطه اشیاء همان جریان نیهیلیزه شده روان آدمی است .ومعرفت بر صورت آدمی کمال کلیّه معارف است.

هرچیزی بر شکل خودش عمل می کند

3ـ هر رفتارمادّی (فیزیکی)که از انسان سر می زند (اعم از سخن،خوردن،خوابیدن،راه رفتن،کارفنّی انجام دادن وامثالهم)که در هرلحظه ای نیز آدمی راخواه ناخواه یک رفتار فیزیکی هست،به مثابۀ ظهور تمامیّت وجود او در ظرف تن است و چون زمان بر او می گذرد شکل این ظهور دگرگون می شود.به زبانی  دیگرمی توان گفت که رفتار آدمی حاصل جریان زمان در مکانیّت وجودش یعنی تن است.

وچون دو نفر به لحاظ صورت وجسمانیّت یک جور نیستند  وهر ظرفی (تنی) ویژگی خاص خود را دارد بنابر این این جریان زمان در ظرف تن ،در آن واحد در هر کسی به گونه ای منحصر بفرداست .

همین ویژگی جسمانی هر کسی تمامیّت ِشخصیّت وفردیّت او را معنا می کند. ویژگی قد و وزن ورنگ وچشم  وبینی و استخوان بندی و …همگی برای هر کسی یک وضع واحد ومنحصر به فرد وتکرار ناشدنی ای را  پدید می آورد وظرف ظهور خاصی می شود که انسانیّت واحد در هر آن بر روی زمین میلیارد ها رفتار کاملاً متفاوت از خود بروز می دهد .

بنظر ما شرایط بیرونی از قبیل طبیعت واقتصاد وسیاست وفرهنگ وتربیت وامکانات مادی وامثالهم در مجموع آئینه ای  است که ظهور تمامیّت هر انسانی را در هرآن به نمایش می گذارد وبه خود او  نشان می دهد تا خود را بیابد وبشناسد.

فرمالیسم فیزیولوژی وصورت واندامها ورفتارآدمی از قواعدی اسطوره ای واسرار آمیز برخورداراست وهمۀ فرمهای دیگردرجهان غیر انسانی آئینۀ این فرمالیسم انسانی است.ازفرمهای عالم طبیعت تا تکنولوژی وهنروغیره .

یعنی هرچیزی بر شکل خودش عمل می کندوکلّ عالم هستی بر شکل آدم عمل می کند وآدم برشکل خدا عمل می کند .ولی چون خدا از شکل مبرّا ومطلق است لذا عمل آدمی بی نهایت متنوع وغیرقابل قالب ریزی وغیرقابل پیش  بینی است.وبرای همین است که قالب جسمانی هرانسان بطور بی نهایت متنوع از خودرفتار بروز می دهد. آدمی مادّۀمطلق است یعنی مادّۀ ضدّ مادّه است .

[pdfjs-viewer url=”https://www.khanjany.org/wp-content/uploads/2022/11/pdf/kotob/madiat adami.pdf” attachment_id=”1024″ viewer_width=100% viewer_height=800px fullscreen=true download=true print=true]

5/5 - (6 امتیاز)