عنوان کتاب : یکبار دگر محمد (ص)
هنر عشق ورزی عارفانه
Mohammad once again
مؤلف : استاد علی اکبر خانجانی
تاریخ تألیف : ۱۳۸۸
تعداد صفحه : ۴۱
برای دانلود رایگان کتاب یکبار دگر محمد ص کلیک کنید
برای دانلود کتاب صوتی یکبار دگر محمد ص از لینکهای زیر دانلود کنید:
فهرست کتاب :
1- عشق محمدی
2- عقل محمدی
3- تصوف محمدی
4- زن محمدی
5- دموکراسی محمدی
6- آزادی محمدی
7- طب محمدی
” آنرا که عقل نیست دین نیست و دین من ، عقل من است . ” محمد (ص)
بسم اللّه العلیم
1- محمد (ص) می گوید که “” عقل برای فهم کردن نیست بلکه برای عبودیت است “” . این تعریفی از ماهیت عقل در انسان است . در حالیکه حتی اکثر علمای دینی هم عقل را عنصر ادراک و شناخت می پندارند و بس .
2- اگر عقل عنصر عبودیت است پس کارگاه پرستش و عشق ورزی با پروردگار است .
3- همانطور که عقل همان مهار کردن نفس اماره نیز هست و این عمل عبودیت و پرستش است زیرا آدمی فقط برای خدا حاضر به مهار نفس و تزکیه و تربیت آن است پس بایستی خداوند را دوست بدارد و بلکه عاشق باشد تا خود را در حضور او و برای او به زنجیر بکشد .
4- پس واضح شد که عقل کارگاه عشق و تربیت است . یعنی عقل حاصل دوست داشتن خداست که منجر به تقوا و مهار نفس می شود تا آنجا که کل روح نفس آدمی در ارادۀ خداوند فنا می شود و این مقام اخلاص و عبادالله المخلصین در قرآن است که مظهر اراده و فعل الهی هستند که این از قدرت عشق انسان به خداست .
5- پس عقل از عشق است و در خدمت عشق . و این همان معنای عقل سرخ در نزد عارفان و خاصه سهروردی شهید است .
6- به همین دلیل در قرآن کریم همواره عقل و ایمان توأمان و علت یکدیگرند و تعقل ویژۀ مؤمنان است یعنی خدا دوستان و محبّان .
7- از این منظر معلوم است که عشق هم اگر عشق باشد و نه هوس و ابتلا و جنون ، دارای ماهیتی مؤمنانه و متقیانه و عاقلانه است .
8- عقل بعنوان عنصر پرستش معلول ایمان به خداوند است که همان دوست داشتن اوست . یعنی ایمان ، دوست داشتن خداست و عقل هم پرستش و ادای عبودیت او که همان تقوا و مهار نفس در خدمت اراده و حکم اوست .
9- پس ایمان که همان محبت الهی است به عقل منجر می شود و عقل هم به تقوا و نهایتاً اخلاص که مقام امحای ارادۀ بشر در ارادۀ الهی است که مقام عشق عرفانی می باشد .
10- پس واضح است که در فرهنگ ما عقل دارای تعریفی کاملاً غلط و نامربوط است اگر قرار باشد که میزان معرفت را قرآن و حدیث قرار دهیم.
11- عقل در نزد عامۀ مردم و اکثر علما در حقیقت همان ظن و گمانه زنی و چون و چراست که بقول قرآن کریم ظن منشأ شرک است و حتی کمالش هم به حق نمی رساند .
12- آنچه که محمد (ص) را به معراج و دیدار با پروردگارش رسانید نیز عقل محمدی بود و لذا محمد را باید مظهر عقل کل و کمال عقل دانست که به کمال عبودیت و پرستش و عشق ورزی با خدایش رسید که دیدار جمالش بود و خداوند را در زیباترین جمالش دیدار کرد و زان پس پرستنده و عابد زیباترین جلوۀ روی خالق بود .
13- چون محمد (ص) ، ارادۀ خود را در ارادۀ حق فنا کرد مظهر عقل کل شد و اصلاً این عقل کل بود که او را به این فنای ذات رسانید تا خود مظهر چشم و هوش حق شد و از چشم و هوش حق بود که جمال حق را دیدار نمود .
14- این عقل کامل بود که او را به بینائی و شنوائی کامل رسانید و کمال بینائی و شنوائی است که می تواند جمال کاملترین موجود و زیباترین صورت را دریابد .
15- پس عقل زیباست و زیباپرست . و بسوی کمال زیبائی میل می کند .
16- پس عقل اساس و علت تعبّد و دین و تقواست و همچنین محبت و عشق ورزی .
17- محمد (ص) نیز می گوید که : هر که عقل را دارا باشد دین و محبت هم متعاقب آن می آید . یعنی فقط عاقلانند که لایق دین و محبت هستند و دین و محبت دو بال عقلانیت است . همانطور که در قرآن سخن از قلوبی است که تعقل می کنند یعنی عقل امری قلبی است و نه ذهنی .
18- و نیز محمد (ص) می گوید که : عقل ، وحی بدن است . یعنی جبرئیل جان است .
19- و نیز همو می گوید که : عقل تشخیص نیک و بد است و سپس تشخیص بین نیک و نیک تر و بد و بدتر است و آنگاه نفس را تسلیم نیک و نیک تر نمودن . و این نیکی نفس را بسوی زیبائی و عشق ورزی می برد.
درباره حضرت محمد ص بیشتر بخوانید درکتابهای:
خداشناسی امامیه جلد سوم صفحه 386
[pdfjs-viewer url=”https://www.khanjany.org/wp-content/uploads/2022/11/pdf/kotob/yekbaredegarmohamad.pdf” attachment_id=”1086″ viewer_width=100% viewer_height=800px fullscreen=true download=true print=true]