جرعه ای از رحیق مختوم
«هرکه عاشقم شد عاشقش میشوم و هرکه را عاشق شوم میکشم و خود دیهی او میشوم». یعنی خود او میشوم!
اکنونیّت، معرفت، واقعیّت
اکنونیّت همان نیروانا در فرهنگ هندوئیزم است . و مصداق رستگاری و نجات از خسران ” عصر ” است در قرآن و سورۀ عصر . و این کمال استغراق و خلسۀ عرفانی است . و یک مرید در کمال ارادت با پیر و حضور در نزد او و فنای اوست که به اکنونیّت نائل می آید و البته این کاری بس آسانتر از کار کسی است که بی پیر به این مقام می رسد . و لذا محمد (ص) در پیری به این مقام رسید و علی (ع) در آغاز جوانی .
از دانایی تا معرفت
معرفت همان آگاهی قلبی است
آیا بدون آگاهی لازم، امکان انتخاب و اختیار وجود دارد؟
آیا انتخاب جز نور آگاهی و معرفت هیچ عنصر تعیین کنندهی دیگری دارد؟
اصول حقوق بشر در سوره اخلاص
چھار رکن سوره توحید ھمان چھار رکن وجوداست و انسان تنھا موجود عالم ارض و کائنات است که دارای وجود است، زیراخلیفه خداست یعنی جانشین وجود است . و لذا این چھار رکن ھمانا حقوق وجود است و یا حقوق وجودی بشر است و ھر سخن و منطق و فلسفه و مذھب و رفتار و عملی که این چھار رکن حقوق بشر را تضعیف یا تخدیر و تحقیر و تحمیر و تزویر و تضليل و تکفیر نماید مشرکانه است و ظلم
است .
دجّالی به نام انرژی درمانی
عده ای بیمار روانی و شیاد را می بینی که خود برای یک لحظه آرامش و مهار اعصاب متوسل به انواع داروهای روان گردان هستند و تشنج و انحطاط و بی روحی و هلاکت از آنها فریاد میزند ولی ادعای انتقال انرژی و روح و معنویت به مردم را دارند و دم از پرواز روح و ارتباط به عوالم ماورای طبیعی می زنند و با انجام مقادیری ادا و اطوارهای سینمائی مبالغ نجومی را از مردم بیچاره می ستانند و هرکسی هم که بر بي حاصلی این واقعه معترض شود متهم به بی لیاقتی و ناتوانی روح و عدم آمادگی دریافت انرژی می شود
لحظه ای با خود ماندن
آیا آدمی چه مقدار از ساعات و عمرش را در خود و با خودش زندگی می کند ؟
این سؤال به مثابه حرف اوّل و آخر خودشناسی و حکمت عملی و عرفان است .