1. آنکه چشم بر خود می‌بندد و نمی‌خواھد ھم‌نظر خدا در خلقت خدا باشد، می‌خواھد مسئولیت سرنوشت خود را به گردن خدا بیندازد و در قبال خود و او مسئول نباشد و بگوید که: این سرنوشت آسمانی من بود! خداوند ھم بر چشم و گوش و دل و ھوش او مھر می‌زند تا خواسته‌اش را عملی و محقق کرده باشد.

خداوند در ھمه‌حال مرید انسان است و لذا «مرید» از اسمای او است. خداوند ھمه‌ی انواعِ بی‌نھایت سرنوشت‌ھا و ھویت‌ھا و شدن‌ھا و بودن‌ھا را در مقابل نگاه آدمی‌ می‌نھد تا کدام را می‌پسندد تا او را بر ھمان تیپ انتخابیِ خودش رقم زند و خلق نماید: از ابراھیم تا نمرود، از محمد تا ابوجھل، از حسین تا یزید، از عرش اعلی تا درک اسفل‌السافلین بی‌نھایت تیپ و ھویت وجود دارد و ھر کسی یکی از آنھا را می‌پسندد و خداوند ھم بر ھمان انتخاب، او را خلق می‌کند.

آدمی ‌حتی می‌تواند دیو و دد و نباتی و جمادی و فرشته یا شیطان باشد. این واقعه‌ای در لحظه‌به‌لحظه‌ی زندگی ما از بدو تولد تا دم مرگ است و ھرگاه ھم که بخواھیم، می‌توانیم نوع انتخابی خود را به‌کلی تغییر دھیم. و این ھمان توبه است. پس چرا توبه نکنیم و خداگونگی را انتخاب نکنیم؛ یعنی دوستی با خدا؟

حال از این منظر بھتر می‌توان یگانگی معنوی بسیاری از آیات الھی در قرآن را درک نمود؛ مثلا این آیه که می‌فرماید: «خدا است که ھر کسی را که بخواھد ھدایت یا گمراه می‌کند» و «ھر کسی که خود بخواھد، ھدایت یا گمراه می‌شود».
منبع:کتاب خداشناسی ربوبی،صفحه9،اثر استاد علی اکبر خانجانی

لطفا امتیاز بدهید

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *