بخل،عذاب عدمیت بشر در قبال وجود و صاحبان وجود است

در حالیکه به جای طلب نمودن وجود از اهلش،به انکار و تهمت و عداوت با آنان می پردازند.

تشنه ای که به آب می رسد و به جای طلب آب نمودن از ساقی

آب را انکار و ساقی را فحش می دهد

و به عداوت با او بر می خیزد.

ص 100 کتاب مبانی عرفان عملی

او در عطش تعلیم و هدایت و سعادت دیگران است

و تو به جای آنکه از او طلب علم و هدایت کنی

از راه دور ،کورکورانه و دزدکی تقلید می کنی و فقط بر حقارت و نابودی خود می افزائی و به او عداوت می کنی.

****

از پیر خویش طلب دنیا مکن،تا بی نیاز شوی.

آنکه از پیر طلب دنیا کند و حاجتش برآورده گردد

هرگز مرید نشود و بلکه عدو گردد.

از ص32 سیروسلوک عرفانی

آدمی هستی ندارد ،زیرا آنرا نمی شناسد

و طلب نمی کند

و بلکه آنرا نیستی می فهمد..

از ص 76سیروسلوک عرفانی

مومن یعنی همین:

ایمان عدم به وجود

و طلب وجود از وجود!

از ص76کتاب سیروسلوک عرفانی

تو گرسنه محبتی نه معیشت!

ذره ای محبّت خداوند را بطلب

تا سلطان دو جهان شوی

و رزاق عالمیان ای انسان!

ص 123از اخلاق عرفانی

لطفا امتیاز بدهید

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *