11 – بنابراین می بینیم که انقلابات قرن 19و20 در سراسر جهان دارای ماهیتی دیالکتیکی است و در آن واحد حاصل دو شعار متضاد است که یکی رجعت به گذشته را می طلبد و دیگری پیشرفت سریع و هر چه سریعتر از عصر سنت کندن و تماماً صنعتی و مدرن شدن را شعار می دهد.
و لذا تا قبل از پیروزی هر انقلابی این تضاد چندان خود نمائی نمی کند و هر دو شعار وضع موجود را نفی و طرد می کنند . ولی با پیروزی انقلاب بناگاه این دو شعار و حامیانش رو در روی یکدیگر قرار می گیرند: پیشرفت و پسرفت!
و لذا جناح پیشرفت است که پیروز می شود زیرا حامی قدرتمندترین جبر ها یعنی جبر صنعت است. و طبعاً مشکلات و بدبختیها و بحران ارزشها با پیشرفت صنعت اوج می گیرد و لذا نهضت ضد انقلاب از بطن انقلاب رخ می دهد که تماماً آه و افسوس وحسرت گذشته از دست رفته است یعنی نوستالژیا!.
و بدینگونه است که فکر و احساس انقلاب یکبار برای همیشه تبدیل به افسانه و خرافه شده و به زباله دان تاریخ می رود . الا اینکه معنا و انگیزه آگاهانه تر و انسانی تر از انقلاب پدیدآید که توانسته باشد تاریخ بشر و جهان مدرن و راز تکنولوژی را فهم کرده باشد و درواقع آخرالزمان را درک کند .
نقد و بررسیها
هنوز بررسیای ثبت نشده است.