6ـ اینکه آدمی کالبد مادّی دارد منشأ ظهور همۀ ارزش ها وضدّ ارزش ها ست. جسمانیّت انسان همان هبوط او دراسفل السافلین است از حقیقت اعلی العلّیین خویش.
این اعتقاد مذهبی از بنیادی ترین واجتناب ناپذیرترین اعتقادات است که درورای مذهبیّت ذهنی انسان ودردل واقعیّت وجودی انسان محسوس است وهیچ انسانی دلش نمی خواهد که مادّی وجسمانی باشدوازاین وضع در رنجی بلاوقفه است واین تنها رنجی است که یک لحظه هم آدمی از آن غافل نمی تواند باشد و نیز این رنج منشأ معرفت می تواند باشد :
معرفت برمادیّت خویش .پس مادیّت وجسمانیّت واسفلیّت آدمی منشأ معرفت وهر فعل وانفعال روانی خاصّ انسان است و کاملترین معرفت ها هم معرفت بر این مادیّت انسانی است.زیرا صورت مادّی انسان عالیترین مادیّت است وظرف ظهور روح است وتمام رنج آدمی چیزی جزتلاش برای آشکارسازی روح از مادّۀ خویش نیست.
گویا انسان وانسانیّت تقسیم شده است به دو شقۀ روح وتن. واین دوشقه بایستی باز بهم پیوند زده شود و قرص کامل شود و تمام رنج بشری در این پیوند است.
نقد و بررسیها
هنوز بررسیای ثبت نشده است.