«پو» را برجسته ترین شاعر و هنرمند تاریخ آمریکا و از شخصیّت های انگشت شمار تاریخ ادبیات غرب دانسته اند که در تاریخ معاصر به ندرت شاعر و ادیب و متفکّری خلاّق بوده که از تأثیر وی در امان مانده باشد : مستقیم و یا غیر مستقیم .
اشعارش ، به خصوص چند شعر معروفش به نامهای «کلاغ سیاه» ، «اولالوم» ، «زنگوله ها »، « برای آنّی » و «به هلن» در جرگه آثار جاودان و کم نظیر تاریخ ادبیات جهان است و سیمائی اسطوره ای یافته است.
و امّا در کشور ما می توان گفت که حتّی در میان ادیبان و شاعران هم چندان شناخته نیست و بلکه بیشتر پیروان و مقلّدان ِ اروپائی پو ، مدّ نظر می باشند ، یعنی مقلّدان پو که آثارش را رنگ و لعاب زده و به نام خود دکّان های روشنفکری و هنری بر پا نموده اند .
«پو» بکر است و جز اندیشمندان و هنرمندان بکر شهامت آشنائی با او و درک او را ندارد . اشعار و آثار پو ، به شدّت نشئگی جهل و فریب را می پراند و خوشبختی های حیوانی را نقش بر آب می کند . واینست که «پو» هنوز حتّی نسبت به مقلّدان خود در سراسر جهان بسیار گمنام تر و ناشناخته تر مانده است .
به لحاظ ارزش و محتوای پیام می توان اشعار پو را همردیف اشعار خیّام و حافظ و بابا طاهر دانست که لطافت موسیقی را با تلخی حقیقت قرین ساخته و گوارا می سازد .
اگر بتوانیم در اشعار پو وارد شده و با او همسفر شویم باور می کنیم که اشعارش ، خیالات باطل نیستند بلکه نوعی کشف و شهود عارفانه اند که از اعماق جان به تصویر کشیده شده اند . اشعار پو مثل حافظ همگی تصویری هستند و آنهائی که با شعر تصویری آشنا نیستند و اصولاً مشاهدۀ باطنی ندارند و معانی را جز از طریق تفسیر نمی یابند ، قادر به لمس و درک این اشعار نمی باشند .
نقد و بررسیها
هنوز بررسیای ثبت نشده است.