بسم الله الرحمن الرحیم
حکمت های آخرالزمانی
۱- همه چیز یک چیز است و آن یک چیز همه چیز است، پس یگانه باش تا همه چیز باشی و بی نیاز از هر چیزی همچون خدا.
۲- دروغ مگو تا دروغی را باور نکنی! مکر مکن تا مکری نیابی! خیانت مکن تا خیانت نبینی! همان باش که هستی تا همه را همان بینی که هستند یعنی بر حق!
۳- دین را وسیله امرار معیشت مساز تا دنیایت تباه نگردد.
۴- خواهش از برای نیاز، طلب مغفرت از بابت خطاها و تشکر در قبال الطاف دیگران! هر که این سه عنصر اخلاق را نداشته باشد از رحمت و محبت حق و خلق محروم می شود. و چه اندکند صاحبان اخلاق.
۵- بلا آنست که با توبه و خیرات رفع شود و عذاب آنست که همه عالم جمع شوند دفعش نتوانند نمود.
۶- هیچ نقصان و ناحقی در کار جهان و جهانیان نیست عیب در طرز نگرش و فهم توست.
۷- گناه نابخشودنی آنست که به نام خدا و دینش انجام شود و عذاب نابخشودنی نیز حاصل این نوع گناه است.
۸- اگر بدبخت نجات ناپذیری را دیدی بدان که او شیطانی در صورت بشر است که بدبختی خود را به خدا نسبت می دهد تا ترحم مردم را به خود جلب نموده و مردم را به خداوند کافر سازد.
۹- فقط دشمنان ناجی موعود در انتظار ظهور جسمانیش هستند! دوستانش عدلش را می خواهند که در جهان جاریست و خودشان سپر بلای اویند و لایق دیدارش.
۱۰- مخواه که کسی را بنده خود سازی که به بندش گرفتار می شوی.
۱۱- معارف توحیدی اهل تقوا را به آسمان می برد و بوالهوسان را به درک اسفل السافلین.
۱۲- منکر آخرالزمان، منکر عقل و دین است چه ملّا باشد یا فیلسوف.
۱۳- آنچه که موسوم به فقه اسلامی است احکام حاکمیت امویان و عباسیان در صدر اسلام است که هدفش نابودی امامان و سرکوب مؤمنان و حق طلبان بوده است. که امروزه نیز به صورت جریانات سلفی گری ظهور کرده است.
۱۴- هیچ دینی در هیچ حکومتی نمی گنجد الّا اینکه هر دو تباه شوند.
۱۵- مسلمان یا اهل تقلید و تشبیه است از سنّت و کلام رسول. و یا اهل ارادت و اطاعت است نسبت به امام و پیری زنده! اوّلی را سنّی گویند و دوّمی را شیعه.
۱۶- تو شیعه باش، امام تو را می یابد! تو بخواه که آدم باشی تا خداوند روحش را بر تو نازل کند. این روح همان امام توست.
۱۷- تا زمانی که مردم مشکلی جز مشکلات مادی نمی شناسند راه نجاتی ندارند این مردمان بزرگترین دشمن ناجی موعود هستند.
۱۸- مبارزه برای آزادی و عدالت تا زمانی که راهی جز تغییر حکومت نمی شناسد همواره به اسارت و ستمی مضاعف می رسد و نهایتاً پشیمانی از هر چه مبارزه و آزادیخواهی و عدالت طلبی! این راز ظهور ضد انقلاب است از قلب هر انقلابی.
۱۹- آخرالزمان به زبان ساده یعنی اینکه دیگر هیچ امید و خیری در گذشت زمان نیست و زمان هر چه به پیش می رود مشکلات بشری حادتر و لاعلاجتر می شود و تنها راه نجات بازگشت به خویشتن خویش و معرفت نفس و توبه از تمامیت خود است. یعنی احیای نور الساعه در جان خویشتن.
۲۰- مذهب امامیه تنها مذهبی در جهان است که در آن جرم انسان ستمبر بیشتر از ستمگر است بنابراین مظلومیت پرستی در این مذهب یک انحراف و دجالیت است که از دوران خلافت بنی عباس پدید آمده است که همان مذهب عزاپرستی و خودزنی است.
۲۱- دین و آیین موروثی حتی اگر متعالی ترین مذهب هم باشد برای وارثانش مذهب شرک و نژادپرستی است که خداوند عذابش را بر این مشرکین واجب خوانده است زیرا مذهب شجره مذهب شیطان است.
۲۲- کسی که از ولی نعمت زنده اش تبعیت و تقدیر نکند هیچ کس در این دنیا از او تبعیت و تقدیر نمی کند حتی اراده خودش.
۲۳- کسی که واقعه قیامت آخرالزمان را در جهان معاصر درک و تصدیق نکند از فهم هر حقیقتی در زندگی عاجز مانده و در پریشانی و یأس و جنون هلاک می شود.
۲۴- در قرآن کریم سه نوع خدا معرفی شده است یکی خدایی است که در دور دست ها و در ورای آسمانهاست که این خدای کفر و کافران است. و دومی خدایی است که مقیم دل و جان و حاضر و ناظر بر کلیه احوال و امیال و اعمال انسان است که این خدای مؤمنان و متقین است. و سومی خدایی است که سلطان هوای نفس و مرید بوالهوسی فرد است و پیروان این خدا معتقدند که دائماً به آنها الهام می شود. این خدا اسم مستعار شیطان است.
۲۵- بر روی زمین و در طول تاریخ عداوتی عمیق تر و پایدارتر از جنگ زناشویی نیست که این جنگ غالباً تا روز قیامت ادامه می یابد زیرا فرمانده این جنگ خود شیطان است که حاکم بر قلوب طرفین می باشد که هر یک از طرفین را بنده خود می خواهد و پایان این جنگ در سقوط این دو «من» است در نزد انسانی کامل.
۲۶- دو تا از مهمترین و جهانی ترین علائم قیامت آخرالزمان و ظهور ناجی موعود که در همه مذاهب توحیدی پیشگوئی شده است یکی ظهور شیطان است و دیگری ظهور دجال. که شیطان طبق معرفت قرآنی اسوه شجره و نژادپرستی است که عورت پرستی نیز وجهی از آن می باشد و طبق معرفت شیعی این شیطان نهایتاً بدست مهدی موعود کشته می شود. پس معلوم است که سیرت و صورت بشری دارد. و اما دجّال مظهر رفاه پرستی در لباس دین است. که طبق معرفت شیعی به همه مردمان وعده به معیشت فراوان و رایگان می دهد. پس در حقیقت دجّال همان دنیاپرستی در لباس دین است و شیطان هم نژادپرستی در لباس دین است. و امروزه نشانه های این هر دو در سراسر جهان و بخصوص در جهان اسلام به وضوح دیده می شود و شاهدیم که اشد نژادپرستی دینی در جهان اسلام بروز کرده است و بیهوده نیست که خداوند این اقوام نژادپرست در جهان اسلام را اینگونه از سرزمین های اجدادی خود تار و مار نموده است و هیچ کس در وطن خود امنیت ندارد و این انهدام نژادپرستی در لباس اسلام است از نوع سنّی یا شیعه.
۲۷- کسی که خود را موظف به تأمین معیشت خانواده اش می داند هرگز در این امر درنمی ماند. درماندگی در امر حداقل معیشت خانواده، حاصل حرص و بخل و زیاده طلبی و ناشکری نعمات است.
۲۸- محبّت کمیاب ترین و ناشناخته ترین گوهره وجود است که جز در مردان خدا و عشّاق حق یافت نمی شود و مابقی هر چه می بینی توهمات نفسانی و دام های شیطان است و لذا عاقبتی جز نفرت و عداوت ندارد.
۲۹- محبّت تو به اشقیاء در اکثر موارد فقط بر شقاوتشان می افزاید. سخاوت و رحمت تو به بخیلان در اکثر موارد جز بر بخلشان نمی افزاید. تعلیم حکمت و معرفت به احمقان و کافران در اکثر موارد جز بر کفر و حماقتشان نمی افزاید. شفاعت و کرامت تو نسبت به تبهکاران در اکثر موارد جز بر تباهی آنها نمی افزاید. دوستی تو با دشمنانت در اکثر موارد جز بر دشمنی شان نمی افزاید. حمایت مالی تو از گدایان جز بر گدایی شان نمی افزاید. و….! و اما خدمت تو به خلایق اگر برای رضای خدا باشد فقط تو را به خدا می رساند و چه بسا دیگران را به شیطان می رساند.
۳۰- ایمان، روح ایمنی و احساس امنیت وجودی در قبال هر خطر و بلا و ناامنی است. انسان بی ایمان نه تنها خود فاقد این امنیت است بلکه خود مولّد انواع ناامنی و هراس در جامعه است. آخرالزمان عصر حاکمیت جهانی بی ایمانی و ناامنی است و لذا عرصه امتحان نهایی بشریت در ایمان است. امتحانی که فقط یک سوال دارد: آیا خدا کافیست یا نه؟
۳۱- اصرار و جبر در ارشاد و هدایت و نجات دیگران نه تنها دیگران را به راه نمی آورد که تو را هم از راه به در نموده و شبیه آنها می سازد. این جزای اکراه در دین است. زیرا دین راه انتخاب آزاد است. پس تنها راه یاری دیگران در امر دین فراهم نمودن امکان آزادی انتخاب در دین و راه و رسم زندگیست. آزادی اصل اول دین و بلکه مقدمه ای واجب بر دین است. و اینست که خداوند در قیامت گناه هیچ کس را به گردن دیگران نمی اندازد. یعنی معاد جز براساس آزادی انتخاب معنایی ندارد. پس کسی که پیرو اکراه در دین است در حقیقت منکر معاد و دشمن دین است.
۳۲- حیات آخرالزمانی بشر بر روی زمین همان حیات اخروی اقوام پیشین است که اینک قیامتشان برپا شده است همانطور که حیوانات روی زمین صور مسخ شده مردمان کافر در دوران قبل هستند. همانطور که گروه کثیری از مردم جهان و از جمله ایرانیان شبانه روز مشغول سلاخی صورت و جمال خویشتن هستند یعنی صورت خود را به صور اجنه و شیاطین درمی آورند و خود را از آدمیت ساقط می کنند که این مسخ خود خواسته بمعنای نفرت از خود می باشد که ناشی از امیال و افکار و اعمال پلید ایشان است که دیگر چشم دیدن خود را ندارند. پس مسخ عین عدالت است.
۳۳- وای بر کسانی که از این معارف توحیدی در خدمت تنفیس و دکّان داری عرفانی در فضای مجازی بهره می برند و در همین فضا به دام شیاطین گرفتار می آیند. باز هم هشدار می دهیم که تلقین و تقلید و همزادپنداری از ما و احوال و حوادث عرفانی زندگی ما، شاهراه ابتلای به شیطان است شیطان شبیه سازی و همسان پنداری! این همان انکار این معارف به روش ابلیس است که: کافران می گویند به ما هم الهام می شود!! قرآن کریم-
بدانید و آگاه باشید که بنده (علی اکبر خانجانی) هیچ نماینده و وکیل و وصی یا سخنگو و واسطه ای نداشته و ندارم و لذا هر کسی تحت هر عنوانی خودش را منسوب به ما معرفی کند کذّاب است.
علی اکبر خانجانی
۲ آذر ۱۴۰۰