چراغ بیست و چهارم: روح و تن
آدمی هم از برون و اندرون
بی درنگ بر باد باشد بی سکون
در برون باشد شناور در هوا
دم بدم هم می دمد در سینه ها
غیر از این هم در دل ذرات تن
این هوا راز حیات است در بدن
راز برپائی جان و جسم ما
باشد از این گردش باد و هوا
پس چه باشد راز این باد و هوا
کو نباشیم لحظه ای بی آن براه
روح باشد کو بود راز حیات
کو بود ریحان حیوان و نبات
پس هوا در آدمی روح می شود
کو به اندر بازدم هو می شود
پس هوا و هو و روح آدمی
امر واحد باشدت در هر دمی
نقد و بررسیها
هنوز بررسیای ثبت نشده است.