پرسیدم: جناب خضر، چرا تمدن مدرنیزم و صنعتی مهد پیدایش اشد خودارضائی و شیطنت و تباهی بشر شده است در حالیکه بیش از هر دورانی دم از عقل و علم و منطق می زند؟
فرمود: برای اینکه علوم و فنونی که این تمدن را پدید آورده تماماً بر اساس خود- ارضائی و خودپرستی و برون افکنی نفس خودپرست بشر تکوین یافته است یعنی از عدم پرستی برخاسته است و لذا تمدن مدرن، قلمرو نابودی و گندیدگی بشر شده است. و لذا جهان صنعت، ظهور عدمیت بشری است پس سلطانش ابلیس است همانطور که معلم این علوم و فنون هم خود ابلیس است که مظهر اراده به سلطه و استکبار است.
زیرا آن دانشمندانی که مستکبرانه می اندیشند و تحقیق می کنند جز علوم و فنون استکباری پدید نمی آورند یعنی علم بغی! پس ادعای بی طرفی علم یک دعوی ابلیسی است علم نیز دو نوع دارد: علم بغی و علم باقی! علم نابودکننده و علم بوجود آورنده! علم مستکبر و علم متقی! علم سلطه جو و علم مرید! علم چون و چرائی و علم بی چون و چرا! علم مدعی خدا و علم پرستنده خدا!
زیرا انسان در نبرد با خویشتن است که ذاتش متجلی و ظاهر می گردد. و علمی که از این نبرد حاصل می آید خلاق جهانی برتر است. ولی علمی که حاصل انسان خودپرست است ویرانگر و تباه کننده جهان است:
«بحر و برّ به فساد کشیده شد بواسطه اعمال کافران.» قرآن-
و این فساد حاصل از علم بغی در تمدن مدرن است که حتی آسمانها را هم به فساد کشیده است و جو زمین را آلوده و شکافته است و لذا عصمت و سلامت اهل زمین از بین رفته است.
و یکی از نشانه های این استکبار علمی و علم استکباری، نبردی است که در این قلمرو بین قدرتهای جهانی درگرفته است که محور همه جاسوسی ها و جنایات است بین شرق و غرب عالم!
علمی که صاحبان و پیروانش را تباه و دیوانه سازد علم نیست. امروزه محور و علت همه جنگها، علوم و فنون مدرن است و نبرد جهت دستیابی به تکنولوژی برتر و جهانخوار!
و ماهیت سازمانهای اطلاعاتی در جهان بر همین اساس است یعنی دستیابی به علم بغی و فنون استکباری و جهانخوارانه! که معلم این علم بغی ابلیس است و معلم علم باقی هم منم! بقای چند هزار ساله من که بقائی غیر نژادی است حاصل دستیابی به علم باقی است این همان چشمه آب حیات جاوید من است که ولایت قهری است.
نقد و بررسیها
هنوز بررسیای ثبت نشده است.