نمازها در مذاهب از انگیزه فنای از خود و الحاق به حق بتدریج دور شده و تبدیل به کارگاه دعا شده و نهایتاً مبدّل به ریا گردیده است که این نماز ضدّ نماز است که اشدّ کفر را پدید می آورد .
واقعه دائم الصلوة شدن در قرآن بیانگر نمازی بی واسطه و بی ابزار و بی وقت و بی مکان و در همه حال است . که نماز مخلصان است که برای آنان هر وجهی وجه خداست و هر جائی جای خداست و هر لحظه ای لحظۀ خداست .
اینان مصداق مقیم الصلوة هستند که مقام امامت است که وجودشان محلّ حضور پروردگار است و خود قبله خلایق می باشند و این مقام فناست و استغراق در ذات .
نیایش ها تلاشی برای دعوت خدا از آسمان به زمین است و سپس به دل خویشتن . وفقط چنین نیّتی از نماز است که فی الحال اجابت می شود و مصداق «بخوانید مرا تا اجابت کنم شما را » می باشد یعنی : مرا دعوت کنید تا بیایم ! نماز به میهمانی خدا رفتن است و سپس او را به میهمانی خانه وجود خویش خواندن . واین دو مرحله و مرتبه از نماز است .
نقد و بررسیها
هنوز بررسیای ثبت نشده است.