5- بسیاری عبادت و عبودیت و عَبد بودن را در نماز و روزه و حج و زیارت و ادعیه و امثالهم می دانند و بس!
در حالیکه اینها نمادها و شعائر عبادت و عبد بودن هستند مثل تابلو و شعار و عنوان و اسم!
مثلاً در آغوش کشیدن و بوسیدن نشانه محبت است ولی آیا هرکه این عمل را انجام داد براستی محبت دارد!؟ فاسقان و منافقان هم چنین می کنند و اتفاقاً به طرزی افراطی هم انجام می دهند.
6- اصل و اساس عبادت و عبودیت و عبد بودن، از خودگذشتن است به امر او و برای رضای او! همانطور که او از خود گذشته و خود را به غیر محول نموده و از غیر رخ نموده است که این سرچشمه آفرینش است یعنی انفاق و ایثار برای حق!
7- و چون جهان هستی مخلوق از خودگذشتگی خداست پس ذات وجود عالم و آدم، خود نیست خداست. مگر اینکه از خود بگذرد تا خود باشد یعنی اصلاً باشد! در این معنا بمان که ذات هر معنائی است.
8- حال بهتر این آیه را درمی یابیم که: نیافریدم انس و جن را الا اینکه مرا بپرستند! که این پرستش از خود پرستی خدا نیست بلکه از خودگذشتگی اوست و جهت ابقای مخلوقات است چون اگر او را نپرستند و از خود نگذرند نابود می شوند و یا هر مخلوقی از مقام وجودیش سقوط می کند در درک اسفل!
نقد و بررسیها
هنوز بررسیای ثبت نشده است.