372-با مرگ ،تن بخاک می رود و روح هم به آسمان. و اما تو کیستی و به کجا می روی؟
373-آنچه که روح نامیده می شود وجهی از آن جان است، وجهی روان است و وجهی دیگر دل و احساس است.
374-تو که نه تن خویشی، نه احساس و اندیشه و جان خویش. پس کیستی و از چه جنسی؟
375-اگر در ورای این عناصر مذکور چیزی هستی، همان هستی. آیا هستی؟ چه؟
376-احساسات و اندیشه ها و جان تو حاصل وارداتی از جهان بیرون در بدن توست.
377-وقتی بدن در میان نباشد، این واردات و صادرات هم نخواهد بود، پس تو منهای اینها چیستی؟ …
378-این تن توست،آن جان توست و احساسات و امیال و باورهای توست و داشته های تو.
و اما تو خودت کدامی و چیستی؟….
تذکر: این مقالات كوتاه در حقیقت پاسخ به دریائي ازسئوالاتي است كه از مردم دریافت كرده ام و یكجا به پاسخ ھمه آنھا پرداخته ام . علی اکبر خانجانی
نقد و بررسیها
هنوز بررسیای ثبت نشده است.